برای یادگاریها دست تکان دادیم
به صفحات کهنه کتابهای دبیرستانیمان خندیدیم
از کوچه پس کوچه خاطرات گذشتیم
خندیدیم
اشک ریختیم
ستاره ها را شمردیم
هی همدیگر را نگاه کردیم
هی گفتیم « مبادا خوابیم؟» و هی باز خندیدم
عکسها را از روی دیوارها برداشتیم
خودمان بودیم دیگر چه بهتر از این....
کوه ها را به نظاره نشستیم
تهران چقدر زیباست من اینرا تازه فهمیدم
چقدر کوه اطرافمان هست و چه ابهتی دارد این کوه ها
حافظ خواندیم
دل سپردیم به ترانه های قدیمی
جوانه ها چقدر سبز و تازه اند در این شاه فصل تمامی فصلها
....
ترس دیگر با هم نبودن را ... هیچ نگفتیم، سکوت.
و هنوزهستیم در این رگبار بی امان آسمان
بر تخت جمشید سجده کردیم
مرجانهای جزیره کیش را بوسیدیم
به خلیج همیشه فارسمان گفتیم که هستیم،
چهل ستون و نقش جهان و زاینده رود را دوباره و صد باره با حض به نظاره نشستیم،
از حافظ و سعدی و مولانا گفتیم
شاهنامه را بوئیدیم، بوسیدیم، بر قلبمان گذاشتیم
و هنوز هستیم زیر این گنبد کبود
یکی بود
یکی نبود.....
سلام
وبلاگ خوبی داری
به ما هم سر بزن
با تشکر
مدیریت وبلاگ کامپیوتر
سلام عزیز
شعر خیلی قشنگی بود
جالب اینه که هنوز زیر همین گنبد کبود موندیم...
پست قبلیت هم خوندم واقعا نمی دونم خدا چش شده؟
من س رو توی خیابون میبینم و ف به تو زنگ می زنه
نکنه خدا هم .... آره .... نمی دونم....
چیزی ندارم بگم.
salam azizam
mamno0n ke be man sar zadi jaleb bo0d khosham o0mad bazam behem sar bezan khoshhal misham babye dear
قراره یکی از همکلاسیها دو نفر بشه.گفتم می خندیما!
...
تا با دست های خود دیواری از اتحاد به وسعت این سرزمین بنا کنیم.....و این جادوی خاموشی را باطل کنیم .و این بار تاجی زیباتر و برازنده تر بر دماوند خواهیم نهاد
میان آن بادهای در گذر جایی است که عصرها دلم هوایش می کند.
سلام.انصافآمتن جالبی بود.در ضمن بلاگمو به روز کردم.بیا و نظر بده.ممنون-نقاش خیابون 48
کاش ذره ای این همه را می فهمیدیم!!!
سلام..خیلی قشنگ بود..خوشم اومد
هفته دولت بدون مرد ٍ دولت
سلام. ممنون از اینکه منو مهمون چشمات کردی و به کلبه ام سر زدی.اپ کردم...... راستی متنت جالب بود.
ازت ممنونم که به وبلاگ من سر زدی
اگه دوست داشتی تبادل لینک کنی یه بار دیگه نظرت رو تو وبلاگم عنوان کن
سلام
دوست من خیلی زیبا بود .
ممنونم که به من سر زدی.
موفق باشید .
چرا انقدر نیستی.