ای عشق مگر چه کرده بودم با تو! سالی دوهزار سال پیرم کردی........
گفت: نه از پنجره به افقی چشم انداخت که چیزی نبود جز تپهای سبز که درختهاش پیدا نبود و انگار با ماژیکی سبز، خطی پهن آنجا کشیده بودند. همان طور نگاه میکرد تا آتش سیگار دستش را سوزاند. برگشت بگوید آره، اما فقط صدای بسته شدن در را شنید. دوباره چشمش برگشت به سمت همان افق و دید نه درختی میبیند و نه تپهای
با من بمان
جمعه 25 شهریورماه سال 1384 ساعت 12:08 ب.ظ
سلام سیگارت افتاد رو شلوارت بعدش اینجوری شد ؟ یا اول اینجوری شد بعد تو خوشحال شدی؟بگو مگر نه قاطی میکنم رفیق سره حالی من به کی میگم قاطی میکنم؟ دیوونم ها نه اون قضیه رو برات گفتم نمیدونی چند وقته ....شب شده میدونی.... نمیدونی یا میدونی ////میدونه اذیتش نکن الآن میگه میگی یا برم آژان بیارم /////میگه تو مگه مریضی هر چی میشه میره دکتر خب الآن نگه دیروز که میگه میگه؟ خب باشه ////والله
هرگز فراموش نکن که به یاد داشته باشی آنچه را که شادمانت میسازد.
دوست ندارم فراموش شوم.
http://www.bbc.co.uk/persian/arts/
سلاممممممممممم!! خوبی؟ وب لاگ جالبی دارین!! من اپم خوشحال میشم سر بزنی!! موفق و خوش باشی!!
سلام. ممنون که منو مهمون چشماتون می کنید و بهم نیرو می دید برای ادامه دادن....
مهربانم سلام
وبلاگ زیبا وپر محتوایی داری.پر از حرفهای نگفته.مطلب زیبایی بود .تبریک.به دنیای مشکی من هم بیا شاید رنگی بشه .مانا باشیdivoneh1va2.persianblog.com
سلام مرسی تو وبلاگم نظر دادین دل شما هم خیلی پاکه چرا اسم وبلاگتون و این گذاشتین؟؟؟چرا مرگ تدریجیه یه دیوونه؟؟؟
سلام
سیگارت افتاد رو شلوارت بعدش اینجوری شد ؟
یا اول اینجوری شد بعد تو خوشحال شدی؟بگو مگر نه قاطی میکنم رفیق سره حالی
من به کی میگم قاطی میکنم؟
دیوونم ها نه اون قضیه رو برات گفتم
نمیدونی چند وقته ....شب شده
میدونی....
نمیدونی یا میدونی
////میدونه اذیتش نکن الآن میگه
میگی یا برم آژان بیارم
/////میگه تو مگه مریضی هر چی میشه میره دکتر خب الآن نگه دیروز که میگه
میگه؟ خب باشه
////والله
آیدین حالت خیلی خرابه!
اینو براش تجویز کن روزانه ۳ تا کدوتنبل بزرگ بخورید خطر ابتلا به سرطان ناخن تا نیم درصد کاهش پیدا می کند.(برای این آی دی ن)